{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم / منو بخشیدی و من چشمامو بستم تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم / که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم
گر تو را از ابلهی کردم رها ، برمن ببخش / بر سر پیمان نه بر مهر و وفا ، بر من ببخش راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان / اشتباه و ناروا کردم خطا ، بر من ببخش
از خدا خواهم نبخشاید تو را / این چه رسم دوستی باید تو را تو که می دانی در قلب منی / این همه دوری و بی مهری چرا ؟
فدای ناز عشقت ناز دانه / که عشقت کنج دل زد آشیانه به یاد سوزش مجنون ز لیلی / به یادت سوختم در این زمانه
عاشق شدم و عشق مرا بد نام کرد / داروغه شنید و مرا زندان کرد در خلوت زندان به خود نالیدم / عاشق شود آنکس که مرا عاشق کرد
عشق یعنی گم شدن پیدا شدن/ عشق یعنی غرق در رویا شدن عشق یعنی حسرت دیدار تو/ عشق یعنی من شوم بیمار تو
ای که در دنیای من پیدا و ناپیدا شدی / چشمهای روشنم را عاشق و شیدا شدی ای تو با رخش نگاهت بر دل من تاخته / این دل من ، رو بروی تو خودش را باخته
دل صدچاک ما را تیغ ترحم بدرید / دل ما را به همان قیمت ارزان بخرید دل من گرچه شکسته ، گوهری ناب شده / عشق در قلب تو آن تحفه ی نایاب شده
باز هم از یاد تو ، شعله به پا خواسته / آتش سرخش ز نور ، قلب من آراسته زردی روی مرا ، نیک تماشا نما / شمع وجود من از دوری تو کاسته
چه جمله عجیبی است دوستت دارم… هرکس میگوید عاشقتر میشود و هرکس میشنود بی تفاوتر…
گلی دارم به دور از دیدگان ولی مخفی میان قلب و جانم / که گهگاهی کند یادی زخاکش فدای آن رفیق و قلب پاکش
عشق را با دست پيش مي كشی با پا پس مي زنی بیچاره عاشقی که هميشه زير دست و پاست
یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست / نفرین اگر تو را به تمام جهان دهم .
ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر / به مرام تو گرفتار و به یاد تو اسیر
هر دم به بهانه ای تو را یاد کنم / افسرده دلم به یاد تو شاد کنم بی تو دل من چو کلبه ای خاموش است / با یاد تو این خرابه آباد کنم
فال حافظ زدنت از پی دلتنگی کیست ؟ / من که هر لحظه به یاد تو و دلتنگ تو امهر ستاره یه نشان از غم و دلتنگی من / آسمان را بفرستم که بدانی همه جا یاد تو ام
منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم / منو بخشیدی و من چشمامو بستم تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم / که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم
گر تو را از ابلهی کردم رها ، برمن ببخش / بر سر پیمان نه بر مهر و وفا ، بر من ببخش راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان / اشتباه و ناروا کردم خطا ، بر من ببخش
از خدا خواهم نبخشاید تو را / این چه رسم دوستی باید تو را تو که می دانی در قلب منی / این همه دوری و بی مهری چرا ؟
فدای ناز عشقت ناز دانه / که عشقت کنج دل زد آشیانه به یاد سوزش مجنون ز لیلی / به یادت سوختم در این زمانه
عاشق شدم و عشق مرا بد نام کرد / داروغه شنید و مرا زندان کرد در خلوت زندان به خود نالیدم / عاشق شود آنکس که مرا عاشق کرد
عشق یعنی گم شدن پیدا شدن/ عشق یعنی غرق در رویا شدن عشق یعنی حسرت دیدار تو/ عشق یعنی من شوم بیمار تو
ای که در دنیای من پیدا و ناپیدا شدی / چشمهای روشنم را عاشق و شیدا شدی ای تو با رخش نگاهت بر دل من تاخته / این دل من ، رو بروی تو خودش را باخته
دل صدچاک ما را تیغ ترحم بدرید / دل ما را به همان قیمت ارزان بخرید دل من گرچه شکسته ، گوهری ناب شده / عشق در قلب تو آن تحفه ی نایاب شده
باز هم از یاد تو ، شعله به پا خواسته / آتش سرخش ز نور ، قلب من آراسته زردی روی مرا ، نیک تماشا نما / شمع وجود من از دوری تو کاسته
چه جمله عجیبی است دوستت دارم… هرکس میگوید عاشقتر میشود و هرکس میشنود بی تفاوتر…
گلی دارم به دور از دیدگان ولی مخفی میان قلب و جانم / که گهگاهی کند یادی زخاکش فدای آن رفیق و قلب پاکش
عشق را با دست پيش مي كشی با پا پس مي زنی بیچاره عاشقی که هميشه زير دست و پاست
یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست / نفرین اگر تو را به تمام جهان دهم .
ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر / به مرام تو گرفتار و به یاد تو اسیر
هر دم به بهانه ای تو را یاد کنم / افسرده دلم به یاد تو شاد کنم بی تو دل من چو کلبه ای خاموش است / با یاد تو این خرابه آباد کنم
فال حافظ زدنت از پی دلتنگی کیست ؟ / من که هر لحظه به یاد تو و دلتنگ تو امهر ستاره یه نشان از غم و دلتنگی من / آسمان را بفرستم که بدانی همه جا یاد تو ام
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}